خستم، داغونم، نفله ام، دیشب 3 ساعت خوابیدم، از 5 صبح از خونه زدم بیرون، 3 ساعت از روزم رو تو ترافیک شخمی پشت فرمون گذروندم،سر دردم به نقطه ی اوجش رسیده،اما تا پام رسیده خونه، اولین کار اومدم سر وقت مسنجر و فیدهای گودرم!و الآن ندای درونم رو به وضوح میشنوم که داد میزنه: بدبخت معتاد مفنگی، برو ترک ...
ادامه مطلب